اسلام شناسی(بلوغ فکری)
اندیشه در استمرار انسان ،خروج از مسیر حبس و ورود در مسیر رشد می باشد. ابوسعید نیازی هشترودی
درباره وبلاگ


به وبلاگ نقد و اندیشه خوش آمدید
آخرین مطالب

 

در هر حال وبه هر سمت در حال حرکت هستیم یعنی اصل حرکت  یک اصل مشترک بین المللی بین تمامی انسانها است  شما انسانی نمی توانید پیدا کنید که حرکتی نداشته باشد بحث درجهت حرکت و یا کمیت و کیفیت حرکت است .اصل حرکت اصل مشترک است در جهت ,کم و کیف حرکت اختلاف است شاید به جرات می توان گفت:تنها 14ستاره نظام احسن هستند که نه تنها  در اصل حرکت و جهت حرکت  بلکه در کم و کیف هم اختلافی ندارند البته فیه بحثُ.

- حرکت همراه انسان است در ذات انسان است چه این حرکت به صورت دینامیکی  و یا به صورت مکانیکی باشد , حرکت مکانیکی چون جابجایی محسوس از نقطه ای به نقطه ای دیگر است حرکتی آشکار است ولی حرکت د ینامیکی سکوت است ولی سکون نیست این هم نوعی حرکت است.

5- با کوچکترین دقت در حرکات مکانیکی و دینامیکی مشخص می شود که بین حرکات  فرق است این قوه عقل است که برای تمییز بین حرکات مطرح است.عقل معیار سنجش و انتخاب است.

6- انسان فلسفه حرکت و اخلاق و دین را بفهمد  نیازی به اهرم دیگر ندارد.

7- حرکت اقتضای ساخت وجودی ماست از ساختمان وجودی ما نشات میگیرد.

8- پس اصل حرکت واحساس نیاز به حرکت (ضرورت حرکت)یعنی حرکتی هماهنگ با فطرت (ساخت).

احساس نیاز به حرکت یعنی نیاز به حرکتی که  که فطرت و ساخت ما اقتضا می کند.

9- ما معمولاً در طول روز برای ضروری ترین نیاز هایی که احساس کرده ایم در تلاش هستیم و این نشان دهنده این است که سایر نیاز هایی که می دانیم  آرمانی و جزء ضروریات نیستند در حاشیه زندگی ما قرار دارند و انسان تا زمانی که خود را حل نکرده است نمی تواند جهشی در نیازهای روز مره خود داشته باشد .

10- هر اندازه شناخت انسان به خودش متحول ومتغیر بشود نیاز های او هم متحول و متغیر خواهد بود.

11- ناآرامی در بین موجودات فقط در انسان مفهوم می یابد , حرکت آدمی تا زمانی که در جهت هماهنگ با ساخت و فطرتش نباشد  خبری از آرامش نخواهد بود آنهایی را که به نام آرامش می بینید دل گرمی با تنوعات ایرانسلی است. آرامش وعدم آرامش نشان دهنده جهت آدمی در مدار ساخت اومی باشد.

12- برای آنهایی برای این سطح و اندازه راضی هستند نمی توان سخن از سطوح بالا گفت این اسراف در عمر طرفین است چون سرمایه ی برای درک سطوح بالا  وجود ندارد اول باید سرمایه فکری آدمی را بالا برد سپس از سطوح بالا برای او گفت , مهم افزودن سرمایه آدمی است و آن سرمایه بینش فکر ی او می باشد.

13- باتلقین دیگران و تحریک دیگران نمی توان حرکت کرد این تقلید است که در برخورد با موانع , انسان عقب نشینی می کند  چون خودش آغاز نکرده است تا آخرش هم برود.

14- سقوط برای سنگ یک اصل طبیعی است با هل دادن ,وقتی نیرو تمام شد می ایستد مثل گیاه باید ریشه داشت.

15- توضیحات هرکس در سطح خود آن و برای خود آنهاست و این به معنای تعطیل بودن امر مشاوره نیست مشورت جایگاه خوبی برای شروع است ولی توقف گاه خوبی نمی باشد

16- علت عدم رشد و بحران در تمامی سطوح حیات ما این است که ما پهلوان نوشته ها و شنیده ها هستیم ما منتظر کسی هستیم که ما را سوار خود بکند در راه اگر در جایی گذاشت نمی توانیم ادامه دهیم .باید خود آستین ها را بالا بزنیم.

17- عوامل حرکت :

ضرورت حرکت در انسان از چند چیز ما برمی گیرد (ساخت- قدر و نیاز های انسان )

18- ساخت انسان یعنی فطرت یعنی همین ترکیب ،وساخت انسان به گونه ای است که امکان ایستادن برایش نیست ,آدمی طوری آفریده شده است که نمی تواند بماند.

19- حال بحث بر سر این است که انسان چگونه می تواندخود وبا فکر وپای خود ضرورت حرکت را درک واحساس کند.

 

نیاز+ساخت+قدر= معادله ای ضرورت حرکت

فطرت= حرکت = معادلهَ اصل حرکت

انسان – حرکت =نداریم

طلب +تسلیم =معادله رشد

التماس دعا

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 43
بازدید دیروز : 125
بازدید هفته : 168
بازدید ماه : 588
بازدید کل : 55996
تعداد مطالب : 207
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 2


محبوب کن - فیس نما